محل تبلیغات شما


دوستي مي گفت :

(( شبي باراني ، دكتر  ر.ك با من تماس گرفت و گفت : آماده شو ، ميايم دنبالت .

پرسيدم چه شده ؟ پاسخ داد : رسول ملاقلي پور سكته كرده بايد برويم نوشهر براي احيايش.

گفتم : باشد ، بيا .

در دلم ولوله اي افتاده بود . دكتر ر.ك از استادان و متخصصان طب سنتي است . آن شب با دو دستيارش  از مطبش در ساري حركت كرد و بين راه من هم به آنها ملحق شدم . فاصله ساري تا نوشهر حداقل 4 ساعت راه است . دكتر مي گفت حاج رسول حوالي ظهر سكته كرده و بعيد است بشود كاري كرد اما ما كارمان را مي كنيم . دكتر مسير 4 ساعته را زير باران شديد 2 ساعته راند و به نوشهر رسيديم . آنجا رسول احدي فيلمبردار آخرين فيلم رسول ملاقلي پور به ما ملحق شد . احدي همين طور اشك مي ريخت و داستان را براي دكتر تعريف مي كرد .

 مي گفت : امروز صبح چرخي در شهر زديم و براي استراحت به هتل برگشتيم تا بعد از آن به تهران برگرديم  . رسول رفت كمي استراحت كند وقت  استراحت ديدم به ناگاه رسول صداي خر و پف اش بلند شد و از حال رفت و بعد از چند ثانيه از دهانش كف بيرون آمد . نمي دانستم چه كنم به خيابان رفتم و كمك خواستم . آمبولانس كه رسيد رسول ديگر نفس نمي كشيد.

صحبت هايش كه تمام شد رسيده بوديم كنار ساختمان سردخانه .

نيمه شب باراني به قبرستاني كه محل دفن مردگان مجهول الهويه بود ، وارد شديم ، ساختمان سردخانه در ميان قبرستان وحشت آفرين بود . پاهايم كمي سست شد اما شدت باران اجازه ي ايستادن در حياط را نمي داد . وارد سردخانه كه شديم مسئول سردخانه ، درب استيل اتاقك يخچال را گشود. جنازه حاج رسول درون تابوت روي زمين قرارداشت . جنازه را بيرون آورديم و به روي سكوي  سردخانه گذاشتيم. دكتر ابتدا توضيح داد كه هنگام سكته قلبي اگر ميان دو انگشت انتهاي دست چپ را از پشت دست  شكاف دهند امكان احياي بيمار وجود دارد اما به دليل آنكه حاج رسول مدت زيادي از زمان سكته اش گذشته و آثار خون مردگي بر اثر قرار گرفتن در سردخانه بر بدن ظاهر شده نمي شود كاري كرد ولي براي اطمينان بدن رسول را با آب گرم و ماساژ آماده فصد چپ مي كنيم هر چه خدا بخواهد خواهد شد .

رسول احدي دوربينش را روشن كرد و اشك مي ريخت و از مراحل كار فيلم برميداشت . همان اتفاق كه دكتر مي گفت افتاد و به دليل گذشتن زماني زياد از لحظه وقوع حادثه و سرد شدن بدن امكان احيا وجود نداشت .

نااميدانه حاج رسول را به سردخانه برگردانديم و حوالي اذان صبح برگشتيم . ))

رسول ملاقلي پور يكي از اسطوره هاي سينماي انقلاب اسلامي بود كه فرصت كوتاه بودنش در دنيا را با توليد آثاري ماندگار و مبتني بر گفتمان انقلاب اسلامي  به خاطره اي بلند و شيرين بدل كرد و اين روزها كه خانواده ي سينماي انقلاب اسلامي با ظهور نسل نوي فيلمسازان جوان ، پشتوانه هايي همچون حاج رسول را مي طلبد ، جاي او در كنار ابراهيم حاتمي كيا بسيار خالي است.

روحش شاد .      

ندانستن یا شیطنت؟!

جوان آخرالزمانیِ حرم

بروید و کشته شوید ....

رسول ,مي ,كه ,، ,دكتر ,سردخانه ,حاج رسول ,مي گفت ,رسول را ,ملاقلي پور ,رسول ملاقلي ,سينماي انقلاب اسلامي

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دهه فجر